- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در وداع و شهادت سیدالشهدا
این بار آخر است منم روبه روی تو تو سوی من نشستی من هم به سوی تو کفراست کفر اگر که بهشت آرزو کند وقتی نشسته زینب تو پیـش روی تو |
ترسیم وقایع قتلگاه و شهادت سیدالشهدا علیه السلام
در قتلگاه بود و به دستش سپر نداشت یعـنی برای جـنگ تـوانی دگر نداشت |
ترسیم وقایع و مصائب عصر عاشورا
و الـشّـمـر جـالـسٌ نـفـس انـبـیا گرفت خورشید تیره گشت و دوباره هوا گرفت دارد تمام عـرش خدا میخـورد زمین و الشمر جالسٌ همه عـالم عـزا گرفت |
مناجات با سیدالشهدا و مصائب گودال قتلگاه
از دست مهربان شما هر که نان گرفت بـالای دست حاتـم طایی مکـان گرفت عرض نیاز پیش کریمان درست نیست باید همیشه دست به روی دهان گرفت |
سبک های سقائی روز عاشورا ( وداع، قتلگاه )
پخش سبک۱ ( به سبک: عـلیِّ اکبـرِ مـن ) تــمــامِ هــسـت زیــنـب روی از دست زینب (۲) برادر جـان، غـم هجـران، زده اینـسان، به قـلب من شراره |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در گودال قتلگاه
ناله بزن؛ با ناله از گودال لشگر را ببر زینب بیا، این شمر با پا رفته منبر را ببر چون مادر خود بر کمر چادر ببند ای شیر زن از زیر دست و پای این مردم برادر را ببر |
مصائب گودال قتلگاه و شهادت سیدالشهدا علیه السلام
نه تـنهـا زخـمها بیالـتـیـام است حـدیـث غـربت او نـا تـمـام است مــیــان قــتــلـگــاه افــتــاده امــا نـگـاه آخـرش سـوی خـیام است |
مصائب گودال قتلگاه و غارت خیام امام علیه
لشـکـری آمده تا سـهـم غـنـیمت بـبرد از تنی غرقه بخون، جامه به غارت ببرد از سـراشـیـبی گـودال سـرازیـر شدند با هم از بختِ بد غـائـله درگـیر شدند |
مصائب گودال قتلگاه و شهادت سیدالشهدا علیه السلام
هل من معین بیکسیاش تا شنـیده شد رنگ جـمال پـرده نشیـنان پـریـده شد تا شاه بیرمق شد و افـتاد روی خاک افـسار گـرگ های حـرامی دریـده شد |
زبانحال حضرت سیدالشهدا علیه السلام
عطش افتاده به جانم جگـرم میسوزد هستیام ز آتش غمها به برم میسوزد در من از سوز عطش تاب سخن گفتن نیست دهنم خشك و دلم خون، جگرم میسوزد |
مصائب غروب روز عاشورا
در معرض گرما به تماشا بدنش را حتی ز تنش برد کسی پیرهـنش را بر نِی سر او جالس و بر تیرهٔ صحرا کردند رها، از سرِ تحـقـیر تنش را |
مصائب غروب روز عاشورا
ای شاه سر بُریـده عزیز خـدا حسین این سرزمین گرفته شمیم تو را حسین این خاک بوی خون گلو را گرفته است این سرزمین برای تو شد خون بها حسین |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در غروب روز عاشورا با برادر
مـصـحـف آیـه آیـهام، آیـۀ پــاره پــارهام زخـم تن تو هم عـدد با غـم بی شمارهام |
زبانحال حضرت زینب در وداع با سیدالشهدا علیه السلام
ای هـمـۀ عـمـر من لحـظـۀ دیـدار تـو تـنـد مـرو تا کـنـم جان خود ایـثـار تو |
زبانحال حضرت زینب در وداع با سیدالشهدا علیه السلام
رَوی به جانب لشگر برو خداحافظ که نیست چارۀ دیگر برو خداحافظ برو ولی کمی آهـسته تر برادر جان چو جان ز پیکر خواهر برو خداحافظ |
زبانحال حضرت زینب در وداع با سیدالشهدا علیه السلام
قـدم قـدم ز حـرم میـشوی جـدا برگرد بدون خواهر خود میروی کجا برگرد به پای تو همه گـیسوی من سفـید شده نزن به سیـنۀ من دست رد اخا برگرد |
مصائب قتلگاه سیدالشهدا علیه السلام
در یـورش آن سپـاه بر تو چه گـذشت بی یـاور و بـی پـنـاه بر تو چه گـذشت لـشگـر هـمه سـوی تو هـجـوم آوردند در گـودی قـتـلگـاه بر تو چـه گـذشت |
زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در وداع با حضرت زینب سلام الله علیها
نگاه کردن اشک تو خواهرم سخت است صبور باش که این حرف آخرم سخت است دگـر زمـان جـدایـی شـده، دعـایــم کـن سفر بدون تو ای یار و یاورم سخت است |
زبانحال حضرت زینب در وداع با سیدالشهدا علیه السلام
ای روح من، بـرادر با جـان بـرابـرم آهـسـتـه تـر بــرو ز بَـرِ مـن بـرادرم چشمان من بدون تو بی نـور میشوند ای نور دیدگان مـرو اینگـونه از برم |
زبانحال حضرت زینب در وداع با سیدالشهدا علیه السلام
از دودِ آه؛ آیـنـه هـا تــار مـیشــود تو میروی و حالِ دلم زار میشود پـنجـاه سـال دل نگرانیِ من گذشت دنیایِ بی تـو بر سـرم آوار میشود |